لزوم واردات مدیر ! یا لزوم تحول در ساختار مافیایی ؟
۹۹/۰۷/۱۰
خط ورزش:
مدتی است که کشور ایران از درآمد سرشار نفتی، تحریم و محروم شده است و مدیریت مافیایی؛ که به شدت درحال مکش منابع سرشار به صورت غیر مشروع و غیر موثر به سمت خود بود؛ با مشکل مواجه شده است.
بدون شک دانشگاه های هر کشور مرکز اصلی پرورش نیروی انسانی متخصص و با استعداد برای پیشرفت هر کشوری محسوب می شوند. با این حال محیط دانشگاه های ایران بخصوص دانشگاه های اصلی ایران مثل دانشگاه تهران به شدت مافیایی و غیر تخصصی است و همه چیز بر اساس روابط، منافع و جناح سیاسی پیش می رود. در واقع دانشگاه محلی برای کسب درآمد و مزایای سرشار برای اعضای به اصطلاح علمی آن شده است به همین دلیل مهمترین مرکز پرورش و معرفی نیروی انسانی توانمند و با استعداد کشور تبدیل به باندهای مافیایی شده است که به دنبال نوچه پروری و خاموش سازی استعدادهاست. در دوران دولت های دکتر حسن روحانی پست های وزارتی بسیاری به اساتید به اصطلاح علمی بخصوص اعضای هیات علمی دانشگاه تهران داده شد اما اوضاع کشور به افتضاح ترین شکل ممکن در طول تاریخ کشیده شد و این نشان دهنده لزوم تحول در دانشگاه های کشور است که همانا بازنشسته کردن اساتید موجود و بکارگیری افراد با دانش جوان و با استعداد است. هرچند رئیس جمهور (دکتر حسن روحانی) قبل از رسیدن به قدرت بیان می کرد مشکلات ایران ناشی از سوء مدیریت است اما این روزها کاخ سفید و ترامپ را عامل مشکلات معرفی می کند.
صنعت ورزش در ایران و مدیریت این صنعت نیز همانند سایر صنایع ایران با مشکل مواجه شده است و در واقع ما شاهد افتضاحات بسیار زیاد مدیریتی در ورزش کشور هستیم که از قبل قابل پیش بینی بود و بارها درباره آن نوشته شده است.
مشکلات مدیریتی ما ریشه در چهارچوب مافیایی و چرخه معیوب انتصاب مدیران در ایران دارد و دانشگاه ها به عنوان مرکز اصلی پرورش نیروهای متخصص و با استعداد با اختلال شدید مواجه شده اند.
وقتی بحث جوانگرایی می شود ساختار مافیایی حاکم بر صنعت ورزش کشور یاد فرزندان، فامیل و آشنایان خود می افتند، از جامعه زنان نیز به صورت ابزاری استفاده می شود تا رای آنها برای انتخابات جلب شود درحالیکه با اقدامات انجام شده فرآیندهای مدیریتی با اختلال مواجه شده است.
با افتضاحات مدیریتی پیش آمده که قابل پیش بینی بود و بارها درباره آن مطالبی نوشته و منتشر شده است عده ای دم از واردات مدیر به ایران می زنند و بر بی دانشی و فسیل بودنشان مهر تاییدی می زنند.
آنچه مسلم است زمانیکه عده ای نمی توانند کار را انجام دهند باید کنار روند یا کنار گذاشته شوند، بدتر از آن زمانیکه عده ای درحال سوء استفاده از مناصب قدرت هستند باید ضمن کنار گذاشتن با آنها برخورد قانونی بجا و صحیح شود. متاسفانه آنقدر اوضاع خراب است و مافیایی گسترده شده و همه مناصب را تحت کنترل دارد که زمانیکه بی عرضه گی آنها نمایان شده است یا می شود دم از بی عرضه بودن کل ایران و لزوم وارد کردن مدیر از خارج می زنند.
سوء مدیریت در استقلال، پرسپولیس، سپاهان، شهرخودرو، فدراسیون فوتبال، و وزارت ورزش برای حضور در لیگ قهرمانان آسیا (دو هفته اخیر) در قطر، بسیار مشهود بود و هست. به عنوان مثال وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال در اقدامات واضح و آشکار داوری های بازیهای شهرخودرو و سپاهان با استقلال را به گونه ای ترتیب دادند تا استقلال نایب قهرمان ایران شود به طوریکه داوری دیدار شهرخودرو و استقلال در مشهد که به تساوی ۲ – ۲ انجامید یک افتضاح داوری در تاریخ ایران شد. سپاهان نیز با این ناداوری ها در دو دیدار پیاپی در جام حذفی ایران و لیگ خلیج فارس مقابل استقلال بازنده شد تا شیرازه این تیم قدرتمند از هم بپاشد و نتواند خود را جمع جور کند و با عدم کسب سهمیه آسیا برای فصل بعد با نا آماده ترین حالت پا به لیگ قهرمانان آسیا بگذارد. مدیران حاکم بر ورزش ایران با تصمیمات غلط دو تیم شهر خودرو و سپاهان را در مقطع فعلی نابود کردند تا دل هواداران استقلال را به دست آورند. مدیران استقلال و پرسپولیس نیز که کاملاً بر اساس روابط با وزیر ورزش انتخاب شده بودند نیز بدترین نوع مدیریت (کار با و بوسیله دیگران) را به نمایش گذاشتند و اعتراضات فراوانی را از طرف بازیکنان و مربیان این دو تیم شاهد بودیم … اما به عنوان نمونه یک حرکت مدیریتی مثبت در تیم پرسپولیس رخ داد که خارج از کنترل مدیران این باشگاه بود و یحیی گل محمدی با تیزهوشی بازیکنان ایرانی فوق العاده موثری را جذب کرد تا همان ۷ بازیکنان باعث موفقیت خیره کننده پرسپولیس در آسیا شوند. به عبارتی وقتی اجباراً نگاه به داخل شد و ۷ بازیکن ارزان قیمت (نسبت به سایر قراردادهای موجود) بدون واسطه و زد و بند، برای پرسپولیس جذب شدند این بازیکنان و تیم پرسپولیس طوفانی در لیگ قهرمانان آسیا به راه انداختند که ربطی به مدیریت این باشگاه ندارد.
سابق بر این روال اینگونه بود که پول نفت فراوان بود و قراردادهای نجومی با بازیکنان بسته می شد و بخش زیادی از این قرارداد سهم دلال و مدیر می شد اما تحریم نفت دست مافیا و دزدان را بسته است و مدیران مجبور به عقد قراردادهای معقول تر و نگاه به داخل شدند.
کشور ایران حداقل در صنعت ورزش می تواند در آسیا حرف اول را بزند و در جهان نیز جزء ۱۰ کشور اول باشد اما متاسفانه در حال حاضر به دلیل ساختاری مافیایی و چرخه معیوب انتصابات مدیران با اختلال مواجه شده است. برای برون رفت از این وضعیت چند اقدام اساسی لازم است:
- بازنشسته شدن افراد بازنشسته (افرادیکه که طبق قانون بعد از ۲۵-۳۰ سال دریافت حقوق از دولت باید بازنشسته دولتی محسوب شوند) و فعالیت آنها به شکل خصوصی
- تحول در دانشگاه ها و مبارزه با مافیا (بازنششسته کردن و کنار گذاشتن فسیل ها) و کنار گذاشتن افرادیکه با روابط هیات علمی شده اند
- بکارگیری افراد توانمند، با دانش و با استعداد در جای جای صنعت ورزش کشور (دانشگاه، مدیران ورزشی، مربیان و …)
- کنار گذاشتن فوری افراد ناتوان، بی دانش، و کار نابلد به مشخص شدن ناتوانی آنها
- برخورد با افراد خرابکار و افرادیکه از مناصب خود سوء استفاده کرده اند
- استعدادیابی، پرورش استعدادها و بکارگیری این استعدادهای پرورش یافته در ورزش حرفه ای ایران