سیستم مافیایی، چرخه معیوب و ۱۶۶ میلیارد تومان هدر رفت منابع در یک فقره سوء مدیریت
۹۹/۰۵/۳۰
خط ورزش:
سیستم ورزش ایران مدتهاست که با چرخه معیوب انتصاب مدیران اداره می شود و کم کم خروجی این چرخه معیوب که حاصل سالها فعالیت مخرب است رونمایی می شود. خسارت ۱۶۶ میلیارد تومانی به خاطر قرارداد ویلموتس یک فقره از خروجی این چرخه معیوب است.
سیستم ورزش ایران یک سیستم مافیایی، زد و بند باز و سیاست زده است بطوریکه از دانشگاه های علوم ورزشی گرفته تا وزیر و رئیس اداره کل های استانی، فدراسیون ها و هیات های ورزشی همه و همه در اختیار و کنترل این مافیاها است و ماحصل این سیستم مخرب این شده است که مدیر، مربی و ورزشکاران به خوبی استعدادیابی و پرورش داده نمی شوند تا هر کسی در جای متناسب با خودش باعث افتخار آفرینی و هم افزایی در جهت موفقیت کشور شوند.
این سیستم مخرب مافیایی و چرخه معبوب انتصاب مدیران باعث عدم پرورش ورزشکاران، مربیان، و مدیران ورزشی توانمند شده است. ورزشکاران ما بسیار سیاست زده هستند و بیشتر از ورزش روی مسائل سیاسی و جناحی متمرکز هستند طوریکه دغدغه بازیکنان تیم ملی فوتبال در بازی کامبوج بیشتر حضور بانوان در استادیوم بود تا تمرکز روی مسابقات انتخابی جام جهانی. بسیاری از ورزشکاران ملی در ستاد انتخاباتی کاندیدهای ریاست جمهوری فعالیت داشته و بعد از انتخاب و یا عدم انتخاب کاندید مورد حمایتشان باید چهار سال یا بیشتر پاسخگوی افکار عمومی باشند و این منجر به عدم تمرکز روی مسیر ورزش حرفه ای آنها شده است مخصوصاً در تیم های ملی.
سیستم مخرب مافیایی و چرخه معیوب باعث شده است کودکان و نوجوانان به خوبی استعدادیابی نشوند و از همه پتانسیل کشور ایران برای پرورش ورزشکاران قوی و حرفه ای استفاده نشود. به عنوان مثال باشگاه های پرطرفدار و با پتانسیلی مثل استقلال و پرسپولیس تیم های پایه خوبی ندارند و برخلاف باشگاه هایی مثل آژاکس، بارسلونا و رئال مادرید؛ از آنها بازیکنان مطرحی به فوتبال کشور تزریق نمی شود. تیم های پایه استقلال و پرسپولیس بیشتر محلی برای درآمد عده ای است که روی آنجا خیمه زده اند و از اسم برند این دو باشگاه سوء استفاده به نفع خود می کنند.
در پرورش مدیران ورزشی هم چرخه معیوب حاکم است و ما شاهد یک فرهنگ نوچه پروری و مافیایی هستیم و از دانشگاه های علوم ورزشی گرفته تا پست های دولتی (وزارت ورزش و ادارات کل ورزش استانها) و فدراسیون های ورزشی همه و همه در اختیار این مافیاها هستند و پدر خوانده ها در این سیستم مخرب مهره چینی می کنند تا بتواند به راحتی و با استفاده از تلفن، هر موردی را به دلخواه خود به انجام برسانند. در این سیستم مافیای مخرب؛ مدیران فسیل شده دانش منسوخ شده؛ حکمرانی می کنند و با روابطی که طی سالها بدست آورده اند صاحب مدارک دانشگاهی و معتبر سطح بالایی نیز شده اند و از طرف دیگر جلوی پرورش افراد مستعد غیر خودی را گرفته اند و فقط به نوچه ها فرصت وجود داشتن داده اند.
ماحصل این سیستم مافیایی و چرخه معیوب و سوء استفاده از امکانات بی کران کشور باعث فاجعه های بسیاری شده و خواهد شد. خسارت ۱۶۶ میلیاردی ویلموتس فقط یک فقره از خروجی این سیستم مافیایی مخرب و چرخه معیوب انتصاب مدیران است. هدر رفت منابع انسانی از مهمترین خروجی های این چرخه معیوب انتصاب مدیران و سیستم مافیایی مخرب است.
با توجه به توضیحات داده شده بهتر می توان توضیح داد که چرا بعد از کیروش، مدیران ورزش کشور نتوانستند از بین مربیان داخلی، یک نفر را شایسته سرمربیگری تیم ملی فوتبال ایران پیدا کنند و دنبال مربیان غیر ایرانی اسم و رسم دار رفتند.
بعد از پایان همکاری کارلوس کیروش و فدراسیون فوتبال ایران هم مدیران فدراسیون فوتبال، هم مدیران وزارت ورزش، هم مربیان مطرح ایرانی و هم افکار عمومی همه و همه قبول داشتند که باید یک مربی اسم و رسم دار غیر ایرانی هدایت تیم ملی را برعهده بگیرد زیرا هیچ یک از مربیان داخلی شرایط لازم برای هدایت تیم ملی را ندارند.
اینکه چرا بعد از این مدت طولانی سیستم ورزش ایران هنوز نتوانسته است مربیانی پرورش دهد که بتوانند هدایت تیم ملی فوتبال ایران را بر عهده بگیرند، همین سیستم مخرب مافیایی و چرخه معیوب انتصاب مدیران در ورزش ایران است. این سیستم مافیایی بوده و اجازه پرورش مدیران توانمند و بکارگیری این مدیران را نداده است و مدیران فسیل شده با دانش منسوخ بر ورزش ایران حکمرانی می کنند حتی اگر خود در راس امور نباشند و نوچه های آنها را پست های سطح اول قرار داشته باشند.
مدیران فسیل شده با دانش منسوخ به دنبال منفعت خود بوده و با زد و بند دنبال سود خودشان بوده و هستند و این باعث شده است که مدیر مناسبی برای هدایت تیم ملی فوتبال ایران پرورش پیدا نکند.
این نکته لازم به توضیح است که هدایت تیم های فوتبال را به مدیران می سپارند به عبارتی به آن کسی ما در فرهنگ خودمان سرمربی تیم فوتبال خطاب می کنیم در فوتبال روز دنیا Manager یا مدیر می گویند یعنی کسیکه “با و بوسیله دیگران” کار می کند تا تیم سازی کند و با هم افزایی به نتایج مورد نظر دست پیدا کند.
یک مدیر فوتبال (سرمربی) باید از تکنیک فوتبالی، تاکتیک در فوتبال، فیزیولوژی ورزشی، روانشناسی، آمادگی جسمانی، تاریخ، فلسفه، و مدیریت دانش بالایی داشته باشد. خیلی بدیهی است که تاکتیک های کیروش و فرکوسن و امثالهم خیلی پیچیده نیست و با یک دوره می توان درباره تاکتیک ها و اصول مد نظر آنها کسب اطلاع کرد، اما گفتار، رفتار و مدیریت آنها در تیم هاست که برند آنها را ساخته است و بازیکنان برای آنها سرباز و جنگجویی فرمانبردار می شوند و این دقیقاً ضعف سرمربیان ایرانی است که با بازیکنان و سایر مدیران و مربیان درگیرند و خود قسمتی از بحران هستند و نمی توانند تیم ملی فوتبال ایران را مدیریت کنند. مدیریت به معنای تخریب و تنبیه بازیکن سرکش و خاطی نیست (که این تنها تخصص مربیان مطرح ایرانی است) سرمربی تیم ملی ایران باید دانش بالایی در خصوص تاریخ ایران، فلسفه زندگی، روانشناسی و مدیریت علاوه بر تکنیک و تاکتیک داشته باشد که متاسفانه مربیان حال حاضر ایران این دانش ها را در سطح بالایی ندارند. مقصر این نقص هم مربیان نیستند بلکه این مدیران فسیل شده دانش منسوخ هستند که یک چرخه معیوب را حاکم کرده اند و همه باید برای بقاء و ماندن در صنعت ورزش ایران تلاش کنند و این شرایط فرصتی برای دانش افزایی نمی گذارد.
با این شرایط است که باشگاه های ما دنبال بازیکن و مربی خارجی هستند تا پول های هنگفتی به جیب ها زده شود. سیستم مافیایی مخرب و چرخه معیوب انتصاب مدیران ورزشی شرایطی را بر ورزش ایران حاکم کرده است که چاره ای برای این وضعیت در کوتاه مدت وجود ندارد.
لزوم جابجایی قدرت:
سیستم مافیایی مخرب و چرخه معیوب انتصاب مدیران فاجعه های بیشتری خواهد آفرید و چاره کار کنار گذاشتن یک نسل از مناصب دولتی و حکومتی است طوریکه نتوانند با تلفن به نوچه هایی که مهره چینی کرده اند تاثیر مخرب خود را بگذارند. در امتداد این کنار گذاشتن مدیران فسیل شده دانش منسوخ باید نوچه های آنها را نیز کنار گذاشت اگرچه آنها در مدتی که در منصب قدرت بوده اند با در اختیار داشتن همه قدرت توانسته اند انواع و اقسام رزومه را برای خود تهیه کنند.
باید از نسل پشت خط مانده با دانش روز و توانمند و با پتانسیل بهترین ها را در بالاترین پست ها استفاده کرد و هر کسی سر جای خودش باشد و روی استعدادیابی و پرورش استعدادهای داخلی در همه زمینه ها متمرکز شد. ما باید روی پرورش نیروی انسانی مورد نیاز سیستم ورزش کشور متمرکز باشیم طوریکه لازم نباشد بازیکن و مربی خارجی وارد کنیم و میلیاردها تومان به آنها خسارت بدهیم و مورد تمسخر سایر کشورها قرار بگیریم. الان فقط در یک مورد با بکارگیری یک مربی درجه چندم؛ کل ورزش کشور ایران زیر سوال رفته و با چالش مواجه شده و پرداخت ۱۶۶ میلیارد خسارت به وی یک کشور را با چالش افکار عمومی مواجه کرده است. پرداخت ۱۶۶ میلیارد تومان به خاطر هیچ و فقط به خاطر سوء مدیریت را افکار عمومی ایران نمی پذیرد.
به نظر می رسد تحول باید از راس سیستم ورزش ایران (دانشگاه های علوم ورزشی، وزیر و معاونان وزیر ورزش، رئوسای اداره کل های ورزش استانها، رئوسای فدراسیون های ورشی) شروع شود. تحول باید در جهت مثبت باشد نه اینکه پدرخوانده ها بروند و نوچه ها جای آنها را بگیرند. البته بسیاری از افراد خوب و وطن پرست بین این افراد و درون همین سیستم مافیای وجود دارند اما وقتی سیستم به طور کلی فاسد شده است و مافیا درون آن در حد اعلاء رشد پیدا کرده است؛ به منظور تحول مناسب باید قدرت به طور کامل بین دو نسل کاملاً متفاوت جابجا شود.
رحیم خسرومنش