فردریک تیلور | مدیریت علمی
فردریک تیلور در سال ۱۸۵۶ در یک خانواده مذهبی در فیلادلفیا پنسیلوانیا به دنیا آمد. پدر فردریک، فرانکلین تیلور، یک حقوقدان فارغ التحصیل دانشگاه پرینستون بود که ثروت عظیمی را به ارث برده بود. مادر فردریک تیلور نیز امیلی آنته تیلور، یک اصلاح طلب و مخالف سرسخت برده داری در آمریکا بود و در نهضت های اصلاح جایگاه زن در جامعه آمریکا نیز فعالیت داشت.
فردریک تیلور مدتی زیر نظر مادرش تحصیلاتش را پی گرفت و سپس ۲ سال به فرانسه و آلمان فرستاده شد و در ادامه ۱۸ ماه یک برنامه تحصیلی را در اروپا گذراند. فردریک تیلور در سال ۱۸۷۲ در یک برنامه ورود به دانشگاه؛ وارد آکادمی فیلپ اکستر در اکستر نیوهمپشایر شد که نهایتاً بتواند مجوز ورود به دانشگاه هاروارد را بگیرد و مانند پدرش یک حقوقدان بشود. فردریک تیلور موفق شد در آزمون ورودی دانشگاه هاروارد قبول شود و وارد این دانشگاه شد اما پس از مدتی به علت ضعف بینایی از ادامه تحصیل در دانشگاه هاروارد سر باز زد و مسیر دیگری را در پیش گرفت. فردریک تیلور در ادامه به عنوان یک الگوکار ماشینی در یک موسسه هیدرولیک مشغول به کار شد اما پس از مدتی به فیلادلفیا پنسیلوانیا برگشت تا در کنار خانواده ش باشد و به همین خاطر در شرکت فولاد میدویل مشغول به کار شد و ۱۲ سال در این شرکت کار کرد. فردریک تیلور ابتدا کارش را به عنوان ماشین کار معمولی شروع کرد اما سپس موقعیت های سرکارگری، ماشین کار ارشد، و سر مهندسی را تجربه کرد. البته فردریک حین سپری کردن این دوران موفق شده بود در سن ۲۷ سالگی دانشنامه مهندسی مکانیک را از انیستیتو تکنولوژی استیونس طی ۹ سال دریافت کند و بعد از آن بود که موقعیت سر مهندسی را در شرکت میدویل تجربه کرد.
فردریک تیلور به عنوان مهندس مکانیک وارد انجمن مهندسان مکانیک آمریکا شد و آنجا با تجربیات مدیریت سایر صاحب نظران از جمله رابرت هنری ثرستون آشنا شد و با آنها به تبادل نظریه ها پرداخت و از آنها تاثیرات بسیاری دریافت کرد.
فردریک در سال ۱۸۹۰ در سن ۳۴ سالگی؛ شرکت میدویل را ترک کرد و به عنوان مدیر عمومی در «شرکت سرمایه گذار کارخانجات» مشغول به کار شد اما در سال ۱۸۹۳ از این شرکت جدا شد و مجدداً به فیلادلفیا برگشت و یک موسسه مشاوره مهندسی راه انداخت.
تیلور در سال ۱۸۹۵ در سن ۳۹ سالگی مقاله ای بنام «پرداخت بر اساس قطعه کاری» در انجمن مهندسان مکانیک ایالات متحده آمریکا ارائه کرد که بسیار مورد توجه قرار گرفت.
در سال ۱۸۹۸ فردریک تیلور به عنوان مشاور به شرکت آهن بتلهم ملحق شد و در سه سالی که در این شرکت حضور داشت با کارل بارت از نزدیک آشنا شد و با هنری گانت مجدداً همکار شد. در سال ۱۹۰۱ شرایطی در شرکت بتلهم بوجود آمد که هم کارگران و هم مدیران این شرکت از ایده های فردریک تیلور متنفر شدند و تیلور اخراج شد. البته هنری گانت نیز به فاصله چند ماه از این شرکت جدا شد.
مدیریت کارگاه:
تجربیات فردریک تیلور در بتلهم برای وی ارزشمند بود و وی در سال ۱۹۰۳ در سن ۴۷ سالگی مقاله معروف «مدیریت کارگاه» را منتشر کرد.
فردریک تیلور در مقاله «مدیریت کارگاه» استدلال می کند که بهترین سیستم های مدیریت، آنهایی هستند که علائق کارگر و کارفرما را همزمان برآورده کند.
فردریک تیلور در سال ۱۹۱۰ در سن ۵۴ سالگی رئیس انجمن مهندسان آمریکا شد. همین سال انجمنی برای ارتقاء مدیریت علمی تاسیس شد تا مهندسان و صنعتگران سراسر جهان را تشویق به استفاده از قواعد مدیریت علمی تیلور کند. بعد از مرگ فردریک تیلور نام انجمن مدیریت علمی به انجمن تیلور تغیر نام پیدا کرد.
کتاب اصول مدیریت علمی
فردریک تیلور در سال ۱۹۱۱ در سن ۵۵ سالگی «کتاب اصول مدیریت علمی» را منتشر کرد که در تمام ایالات متحده آمریکا با استقبال مواجه شد. در سال ۲۰۰۱ آکادمی مدیریت آمریکا، کتاب اصول مدیریت علمی فردریک تیلور را به عنوان تاثیرگذارترین کتاب مدیریت قرن بیستم انتخاب کرد.
فردریک تیلور سرانجام در سال ۱۹۱۵ در سن ۵۹ سالگی بر اثر ابتلاء به ذات الریه در فیلادلفیا درگذشت.
کتاب مدیریت علمی تیلور باعث شد:
- هنری گانت؛ گانت چارت را ارائه دهد
- هوگو مونستربرگ، روانشناسی صنعتی را ابداع کند
- لیلیان گیلبرت، روانشناسی را به مطالعات مدیریت وارد کند
- فرانک گیلبرت، حرکت سنجی را ارائه کند
- دانشگاه هاروارد بر اساس مدیریت علمی تیلور یک گرایش تحصیلی در مدیریت راه اندازی کند
- کتاب مدیریت علمی تیلور به زبانهای مختلف در دنیا ترجمه و منتشر و تاثیر بسزایی در جامعه جهانی گذاشت و نهضت تیلوریسم شکل گرفت.
مدیریت علمی
۴ اصل فردریک تیلور در مدیریت علمی عبارتند از:
- برای انجام وظایف، متدهایی که بر اساس مطالعات علمی کشف شده اند جایگزین روش های سرانگشتی شوند
- کارکنان به طور علمی انتخاب، آموزش و ارتقاء یابند بجای اینکه منفعلانه رها شوند تا خودشان آموزش ببینند
- ارائه دستورالعمل های دقیق و نظارت بر هر کارگر به طور مجزا
- تقسیم مساوی کار بین کارگران و مدیران به طور به طوریکه مدیران اصول مدیریت علمی را بکار بگیرند تا کار را برنامه ریزی کنند و کارگران دقیقاً وظایف محوله را انجام دهند.
هدف مدیریت علمی کشف قوانین علمی برای انجام کار و پی بردن به «یک بهترین روش انجام کار» برای وظایف اساسی مدیریت از جمله انتخاب، ارتقاء، نظام جبران خدمات و تولید بود.
تیلور برای تعین بهترین روش انجام کار از مطالعات زمان سنجی و حرکت سنجی استفاده کرد و یک «سیستم پرداخت بر اساس قطعه کاری» را برای به حداکثر رساندن تلاش کارگر به کار برد.
تیلور همچنین از انتخاب و آموزش کارکنان بر اساس شخصیت و مهارتشان حمایت می کرد.
فردریک تیلور طرفدار جایگزینی چند سرپرست به جای یک سرپرست با اختیار کامل بود. البته هارینگتون امرسون از مخالفان این نظر در جنبش مدیریت علمی بود و معتقد بود کارگر باید فقط یک رئیس داشته باشد.
فردریک تیلور معتقد بود مدیری موفق است که همه جنبه های فرآیند تولید را کنترل کند و برای رسیدن به اهداف، برنامه ریزی را متمرکز و از اجرا جدا کنند.
به اعتقاد فردریک تیلور؛ کارگران باید تنها آنچه را که مدیران برنامه ریزی می کنند انجام دهند. در همین رابطه در یک سخنرانی در سال ۱۹۰۶ بیان کرد:
“ما از کارکنان خود در برنامه هایمان خلاقیت نمی خواهیم ما از همه کارکنانمان می خواهیم که از دستوراتی که به آنها می دهیم اطاعت کنند و آنچه را که به آنها می گوییم بی درنگ انجام دهند”
تیلور فنونی را برای اجرای مدیریت علمی پیشنهاد کرد که عبارت بودند از:
- زمان سنجی و حرکت سنجی باید برای همه فرآیندهای موجود در کار صورت بپذیرد. متخصصان باید مدت زمان فعالیتها و ابزاری را که برای انجام هر کار لازم است مشخص کنند.
- سرکارگر عملیاتی باید بجای یک سرکارگر برای انجام همه وظایف استفاده شود. یعنی در هر تخصصی یک سرکارگر به کارگر دستور دهد و کارگر مجبور باشد به چند رئیس پاسخگو باشد.
- سازمانها باید یک بخش برنامه ریزی مجزا داشته باشند تا اهداف را تعیین کند
- مدیران باید اصل استثنا را بکار گیرند یعنی به وقایع غیرعادی چه خوب چه بد توجه کنند.
- کارتهای دستورالعمل کار، باید به کارگران آنچه را که کارشان واقعاً نیاز دارند گوشزد کند.
- پاداش های بزرگ به انجام موفق کار داده شوند.
مدیریت علمی در نهایت منجر به بحث و مبادله زیادی شد و منتقدان بیان می دارند برخلاف نظرات تیلور، مدیریت علمی به نفع مدیران است و برخورد ضد انسانی با کارگران می شود.
به خاطر گستردگی اعتراضاتی که به نظریات مدیریت علمی وجود داشت کمیته ای از نمایندگان گنگره ایالات متحده آمریکا در سال ۱۹۱۲ گرد هم جمع شدند و تیلور را به خاطر مدیریت علمی استیضاح کردند.