ماکس وبر | بروکراسی
ماکس وبر یک جامعه شناس، حقوقدان، فلسفه دان و یک اقتصاد سیاسی دادن آلمانی بود. وبر یکی از مهمترین نظریه پردازان توسعه جامعه مدرن غرب بود. ماکس وبر در کنار امیل دورکیم و کارل مارکس سه معمار عمده دانش اجتماعی به شمار می آیند.
کارل ماکسیمیلیان امیل وبر معروف به ماکس وبر در سال ۱۸۶۴ در ارفورت آلمان به دنیا آمد. ماکس وبر بزرگترین پسر یک سیاستمدار آذادیخواه بود که به خاطر فعالیت در صنعت کتان ثروتمند شده بود. وبر در ۱۸ سالگی در دانشگاه هیدلبرگ مشغول تحصیل رشته حقوق شد بعد از ۲ سال به خدمت سربازی رفت و پس از سربازی در دانشگاه برلین به تحصیلاتش ادامه داد. ماکس وبر در ۲۹ سالگی در سال ۱۸۹۳ در دانشگاه برلین مشغول به کار شد و با یکی از اقوامش ازدواج کرد.
ماکس وبر به دلیل استعداد بالایی که داشت بعد از یک سال کار دانشگاه برلین به عنوان استاد اقتصاد سیاسی در دانشگاه فرایبورگ پذیرفته شد و ۲ سال بعد در در دانشگاه هیدلبرگ به جای استاد پیشین خود به عنوان استاد اقتصاد انتخاب شد. ماکس وبر علاقه و مطالعه بسیاری در زمینه جامعه شناسی دین و جامعه شناسی زندگی اقتصادی داشت.
ماکس وبر اعتقادات ملی گرایانه ای داشت و با شروع جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴ به عنوان یک افسر مسئول اداره بیمارستانهای نظامی شد و بعد از جنگ نیز به عنوان مستشار در ورسیلز به بازسازی آلمان کمک کرد و یک شخصیت سیاسی برجسته در آلمان شد. ماکس وبر در سالهای پایانی عمرش به تدریس در دانشگاه مونیخ پرداخت و در سال ۱۹۲۰ به علت ابتلاء به بیماری سل در سن ۵۶ سالگی از دنیا رفت.
ماکس وبر | کتاب اخلاق پروتستانی و روح سرمایه داری
ماکس وبر بعد از فوت پدرش ۵ سال دچار افسردگی و بیماریهای عصبی شد و سپس در سال ۱۹۰۴ به ایالات متحده آمریکا سفر کرد و در بازگشت به آلمان در سال ۱۹۰۵ کتاب معروفش «اخلاق پروتستانی و روح سرمایه داری» را منتشر کرد. ماکس وبر در این کتاب بیان می کند که بین موفقیت در سرمایه داری و داشتن پیشینه پروتستانی رابطه وجود دارد.
ماکس وبر معتقد است فرهنگ و به صورت ویژه دین؛ عاملی است که بدون استثناء در شرق و غرب شیوه و راه های پیشرفت فرهنگی را تعیین کرده اند. بر این پایه خصیصه های ویژه پروتستانی زاهدانه (اولیه) باعث توسعه سرمایه داری، دیوانسالاری، دولت عقلانیت گرا – قانونمند در غرب شده است. ماکس وبر تاثیرات پروتستانیسم را بر ظهور و رشد و نمو سرمایه داری مورد بحث قرار می دهد و می گوید سرمایه داری آن طور که کارل ماکس می گوید صرفاً سیستمی مادی نیست بلکه ترجیحاً از ایده ها و ارزش ها و آرمان های مذهبی سرچشمه می گیرد که صرفاً نمی توان با مناسبات مالکیت – تولیدی، فن آوری یا نظام آموزشی اش آن را تحلیل و تبیین کرد.
ماکس وبر در این کتاب بیان می دارد وجود اعتقادات سکولار و اصلاحات دینی (مثل دوری از تعصبات کاتولیکی با ورود اندیشه های مادی گرایانه پروتستانی و اصلاحات لوتری) و به طور کلی دوری از مذهب یا افزایش انسان گرایی، سبب توسعه اقتصادی و رفاه و آبادانی جوامع بشری می شود.
ماکس وبر | کتاب تئوری سازمان اقتصادی و اجتماعی
همسر ماکس وبر در سال ۱۹۲۴ (چهار سال بعد از مرگ وبر) کتاب «تئوری سازمان اقتصادی و اجتماعی» وی را به زبان آلمانی منتشر کرد. ماکس وبر در زمان حیات خویش نتوانست این کتاب را منتشر کند و بعد از مرگش؛ همسرش این کتاب را منتشر کرد.
از جمله کتابها و مقالات مهم ماکس وبر عبارتند از:
- اخلاق پروتستانی و روح سرمایه داری
- تاریخ کشاورزی روم و معنای آن از نظر حقوق عمومی و خصوصی
- شهر در گذر زمان
- اخلاق اقتصادی مذاهب جهان (جامعه شناسی دینی)
- جامعه شناسی هندوگرایی و بوداگرایی
- کنفسیسوس و تائوگرایی
- یهودیت باستان
- شهر در گذر زمان
- دین قدرت جامعه
- اقتصاد و اجتماع
- روش شناسی علوم اجتماعی
ماکس وبر | مدل بروکراسی
به نظر وبر بروکراسی شکل سازمانی اداره عقلایی امور است. بروکراسی یک ساختار سازمانی با وظایف مشخص و روابط سلسله مراتبی بین کارکنان است.
تصمیمات در درون بروکراسی مطابق با قوانین، رویه ها و خط مشی های موجود اتخاذ می شوند.
بروکراسی ها به دنبال کسب اهداف عقلایی با کارایی بیشتر هستند.
بروکراسی ها دارای قدرت قانونی و عقلایی هستند. قدرت قانونی قبل از اینکه یک شخص پستی را در بروکراسی به عهده بگیرد در آن پست وجود دارد. با این حال فرد قادر به تغییر آن نیز هست.
دلیل عقلایی نامیدن بروکراسی آن است که در این چارچوب هر وسیله ای دقیقاً ارادی و آگاهانه برای دست یافتن و یا تحقق بخشیدن به هدف های معین و مشخص طراحی می شود.
دلیل قانونی خواندن بروکراسی این است که در محدوده آن، مناصب به صاحبان آن فقط اجازه می دهند با بهره گرفتن از مجموعه ای از مقررات و راهکارها به اعمال اقتدار و اختیار مبادرت ورزند.
بروکراسی در نظر وبر یک مکانیسم اجتماعی است که کارایی را به حد اعلا می رساند.
بروکراسی تجلیگاه غلبه عقلانیت ابزاری بر زندگی انسان مدرن است. ماکس وبر این غلبه به معنی سلب اختیارات افراد از سرنوشت خویش می داند.
به نظر ماکس وبر، بروکراسی همچون قفس آهنینی انسان را در احاطه خود دارد و از آن هیچ راه گریزی نیست. تنها نیرویی که می تواند حصارهای عقلانیت بروکراتیک را درهم بشکند نیروی کاریزماتیک است.
ماکس وبر دو نوع قدرت را شناسایی کرد که با قدرت قانونی و عقلایی بروکراسی در رقابت هستند که عبارتند از:
-
قدرت کاریزماتیک:
قدرت کاریزماتیک مبتنی بر ویژگیهای شخصی فرد است. شخصی که نسبت به دیگری یا دیگران دارای قدرت کاریزماتیک است می تواند دیگری یا دیگران را به انجام کاری مطابق میل خودش وادارد.
-
قدرت سنتی:
قدرت سنتی از شان و مقامی که رهبر یا فرد به ارث می برد نشات می گیرد و قلمرو اختیارات او را آداب و رسوم تعین می کنند. شکل سازمانی که از یک رهبر سنتی آن را اداره می کند به دو حالت دارد:
- Patrimonial: در حالت خیرخواهانه، افراد سازمان مستخدمان رهبر سازمان هستند و از وی حقوق دریافت می کنند و گویی سازمان ارث رهبر است
- Feudal: در حالت فئودال، افراد تا حدودی استقلال مالی دارند اما به رهبر وفادارند و جزئی از دارو دسته وی محسوب می شوند.
ماکس وبر معتقد بود قدرت عقلایی از قدرت سنتی و کاریزماتیک خیلی بهتر است و منجر به ثبات می شود چراکه با تغییر افراد، قدرت و اختیارات قانونی پست های سازمان تغییری نمی کند و سازمان و جامعه می تواند به مسیر خود ادامه دهد. به همین دلیل ماکس وبر معتقد است بروکراسی ها نسبت به انواع دیگر سازمانها در درازمدت موفق تر خواهند بود.
به نظر ماکس وبر، قدرت کاریزماتیک و و قدرت سنتی بی ثبات هستند چراکه تابع اشخاص می باشند و زمانیکه شخص سازمان را ترک می کند با او از سازمان خارج می شوند.
شکل ایده آل بروکراسی:
ماکس وبر بروکراسی مدرن بخش خصوصی و عمومی بر پایه اصول زیر معرفی می کند:
- نقش های تخصصی
- استخدام بر اساس شایستگی (به عنوان مثال: تست گرفتن در شرایط رقابت باز)
- اصول یکسان جایابی، ارتقاء و جابجایی در یک سیستم اداری
- مسیر شغلی با ساختار حقوق و دستمزد سیستماتیک
- سلسله مراتب، مسئولیت پذیری و پاسخگو بودن
- تبعیت رفتار رسمی از قوانین سخت گیرانه انظباطی و کنترلی
- ارجحیت قوانین انتزاعی
- اختیارات غیر شخصی (برای مثال صاحب یک پست با خود اختیارات را به این پست نمی آورد)
- بی طرفی سیاسی
ماکس وبر بیان می کند که بروکراسی در حالت واقعی شبیه آنچه وبر بروکراسی ایده آل خود مطرح می کند نیست اما پیگیری اصول بروکراسی بسیار سودمند است و خروجی بهتری دارد. به نظر ماکس وبر بین بروکراسی و دموکراسی رابطه وجود دارد.