هنری فایول | نظریه مدیریت اداری و ۱۴ اصل مدیریتی فایول
هنری فایول در سال ۱۸۴۱ به دنیا آمد و ۶ سال ابتدائی عمر خود را در استانبول سپری کرد زیرا پدرش از مهندسان سازنده مدخل شاخ طلایی استانبول بود.
هنری فایول در سال ۱۸۴۷ به همراه خانواده اش به فرانسه بازگشت و در مدرسه معدن سنت اتین مشغول به تحصیل شد.
هنری فایول پس از فارغ التحصیلی در رشته مهندسی معدن؛ در سال ۱۹۶۰ به عنوان مهندس معدن در گروه صنعتی معادن و فلزات کمنتری در یک معدن کار خود را شروع کرد.
مسیر شغلی هنری فایل در گروه صنعتی معادن و فلزات کمنتری فرانسه به چهار دوره تقسیم می شود:
- ۱۸۶۰ الی ۱۸۷۲ که به عنوان یک مدیر جز در یک معدن مشغول به فعالیت بود
- ۱۸۷۲ الی ۱۸۸۸ که به عنوان مدیر گروهی از معادن شد
- ۱۸۸۸ الی ۱۹۱۲ سرپرست گروه صنعتی شرکت کمنتری مشغول به فعالیت شد زمانیکه این شرکت با بحران مواجه شده بود
- ۱۹۱۲ الی ۱۹۱۸ که به عنوان عضو هیات مدیره در شرکت کمنتری پذیرفته شد و در بالاترین سطح مدیریتی به تجربه و دانش خود افزود.
هنری فایول در سال ۱۹۱۶ و در سن ۷۵ سالگی در اوج دوران پختگی و تجربه خود کتابی مهم بنام «اداره امور اداری و صنعتی: برنامه ریزی، سازماندهی، فرماندهی، هماهنگی و کنترل» از خود به یادگار گذاشت که بنیانگذار مکتب فایولیسم شد. تیلور نیز نظریه مدیریت علمی خود را در سال ۱۹۱۱ ارائه داده بود. کتاب فایول تا سال ۱۹۴۹ به صورت جامع ترجمه و در دسترس عموم اندیشمندان جهان قرار نگرفته بود.
فردریک تیلور و هنری فایول در یک مقطع زمانی نظریه های مهمی در باب مدیریت ارائه کردند که مستقل از یکدیگر بود و بنیانگذار دو مکتب تیلوریسم و فایولیسم شدند. خود فایول هر گونه تلاش برای مقابل هم قرار دادن این دو تئوری را محکوم کرد و برخی دانشمندان همچون ارویک این دو تئوری را مکمل یکدیگر می دانند.
نظریه فایول در مورد سطح بالای سازمان صنعتی است که قابل تعمیم به بسیاری از محیط های اداری می باشد درحالیکه نظریه مدیریت علمی تیلور مربوط به سطح پایین سلسله مراتب کارخانه های بزرگ مربوط می شود جائیکه دقیقاً مدیر در حال کار با و بوسیله دیگران برای تولید محصول مدنظر می باشد. نگاه هنری فایول از بالا به پایین و نگاه تیلور از پایین به بالاست.
هنری فایول و فردریک تیلور هر دو معتقد بودند مساله پرسنل و مدیریتش در تمام سطوح کلید موفقیت صنعتی می باشد.
هنری فایول از کلمه اداره (مجموعه ای از وظایف سازمانی که توسط مدیران و سرپرستان ارشد انجام می گیرد) بجای مدیریت (فعالیت هایی که در سطوح پایین تر مدیریت انجام می گیرید) استفاده نمود که سردرگمی هایی را نیز در نوشته های انگلیسی زبان درباره مدیریت سبب شد.
نگرش تیلور به سازمان نگرشی ماشینی بود که در آن حصول دقت کلی سیستم از طریق دقت مجموع عناصر سیستم ایجاد می شود. درحالیکه دیدگاه فایول به امرسون شبیه بود زیرا یک نگرش انعطاف پذیر به سازمان داشت و اصول مدیریت را بیشتر به عنوان یک چهارچوب راهنما در جهت دستیابی به موفقیت می دانست تا اصولی اجباری و لازم الاجرا. هنری فایول بر وجود تغییر و اهمیت انعطاف پذیری واقف بود و بیان می داشت:
“در مدیریت هیچ چیز مطلقی وجود ندارد و به ندرت پیش می آید که یک اصل را در شرایطی یکسان دوباره بکار بریم”
هنری فایول در سال ۱۹۲۵ و در سن ۸۴ سالگی در پاریس درگذشت.
نظریه مدیریت اداری:
هنری فایول نظریه مدیریت اداری را؛ که یکی از جامع ترین نظریه ها در بحث مدیریت عمومی است؛ شامل ۶ حوزه فعالیت سازمان و ۱۴ قانون مدیریتی می داند. فعالیت های ششگانه یک سازمان در نظریه مدیریت اداری فایول عبارتند از
- فعالیتهای فنی (Technical): تولید، ساخت و انطباق
- فعالیتهای تجاری (Commercial): خرید، فروش، و مبادله
- فعالیتهای مالی (Financial): استفاده بهینه از سرمایه، تامین منابع مالی، تنظیم و اجرای بودجه
- فعالیتهای ایمنی (Security): محافظت از دارایی ها، افراد، اطلاعات و سیستم
- فعالیتهای حسابداری (Acounting): انبارگردانی، ترازنامه، هزینه ها و درآمدها
- فعالیتهای مدیریتی (Managerial): برنامه ریزی، سازماندهی، فرماندهی، هماهنگی، و کنترل
به اعتقاد فایول اگرچه مدیریت تنها یکی از گروههای ششگانه فعالیتهای لازم در سازمان محسوب می شود ولی مهمترین آنها محسوب می شود به همین خاطر فعالیتهای مدیریتی تنها دسته ای از این فعالیتهای شش گانه بود که هنری فایول بر آن متمرکز شد.
چهارده اصول مدیریت فایول:
اصول چهارده گانه مدیریت که توسط هنری فایول مطرح شده اند از مهمترین مفاهیم مدیریتی به حساب می آیند و هر مدیری باید آنها را بداند و در مواقع لازم بکار بگیرد.
اصول چهارده گانه هنری فایول در نگاه اول ممکن است ساده و روشن به نظر برسند اما عدم رعایت آنها و بروز مشکلات متعاقب آن را می توان به راحتی در بسیاری از سازمان های بزرگ و کوچک پیرامون خود مشاهده کنید.
هنری فایول تاکید می کند که این اصول مطلق نیستند بلکه متناسب با نیاز قابل تغییر می باشند.
هنری فایول بر جامعیت چهاره اصل مدیریتی که ارائه داده است ادعائی ندارد.
چهارده اصل مدیرتی هنری فایل عبارتند از:
۱٫ اصل تقسیم کار (devision of work):
تقسیم کار منجر به تخصص گرایی، افزایش مهارت، کاهش اتلاف زمان و ضایعات، افزایش تولید، افزایش کیفیت محصول، کاهش قیمت تمام شده می شود. فایول اصل تقسیم کار را منحصر به فعالیتهای فنی نمی داند بلکه معتقد است در همه جنبه ها باید تقسیم کار صورت بپذیرد.
۲٫ اختیار و مسولیت پذیری (authority & responsibility):
هنری فایول اختیار را حق دستور دادن و قدرت برای اطاعت کامل گفتن است.
هنری فایول دو نوع اختیار رسمی و غیر رسمی را شناسایی کرده بود. اختیار رسمی از مقام رسمی مدیر در سازمان ناشی می شود، اختیار غیر رسمی از هوش، تجربه، صداقت، و قدرت رهبری ناشی می گردد.
۳٫ نظم (order):
هنری فایول نظم را انتخاب درست هر چیز یا هر کس و قرار دادن آن در مکان خودش تعریف می کند.
۴٫ ثبات اشتغال به کار کارکنان (stability of tenure of personnel):
هنری فایول معتقد است کارکنان برای تطبیق با محیط سازمان و وظایف کاری خود، به زمان نیاز دارند.
۵٫ خلاقیت و ابتکار (initiative):
خلاقیت باعث اختراع تکنولوژی می شود که به افزایش کیفیت و کمیت تولید منجر می شود. خلاقیت منبع بزرگی برای توان سازمان محسوب می شود.
۶٫ روحیه صمیمیت و یگانگی (esprit de corps):
هنری فایول معتقد بود مدیریت باید برای ایجاد و حفظ هماهنگی و سازش بین نیروی کار تلاش کند.
۷٫ وحدت فرماندهی (unity of command):
به اعتقاد هنری فایول، دستورات دوگانه منجر به تنش، ابهام، و تعارض می شود و بنابراین هر کارمند باید به دستورات فقط یک رئیس عمل کند.
۸٫ وحدت رویه (unity of direction):
هنری فایول معتقد بود باید تنها یک مدیر و یک برنامه برای یک گروه از فعالیتهایی که هدف مشابهی را دنبال می کنند وجود داشته باشد.
۹٫ انظباط (discipline):
انظباط بهترین وسیله برای ایجاد و حفظ نظم است. باید توافقات واضح و عادلانه برای تشویق و جریمه عدم رعایت نظم گرفته شود.
۱۰٫ تبعیت منافع فردی از منافع جمعی (subordination of individual interests to general interests):
هنری فایول معتقد بود منافع سازمان به عنوان یک کل باید بر منافع یک فرد یا افراد یا گروهی از افراد ارجحیت داشته باشد.
۱۱٫ جبران خدمات کارکنان (remuneration of personnel):
هنری فایول معتقد بود حق الزحمه باید عادلانه و تا حد ممکن، رضایت کارکنان و سازمان را جلب کند.
۱۲٫ تمرکز و عدم تمرکز (centralization & decentralization):
تمرکز و عدم تمرکز به میزان توزیع قدرت و اختیار در سازمان برمی گردد. هنری فایول معتقد بود سازمان باید با توجه به شرایطی که در آن قرار گرفته است میزان تمرکز قدرت و اختیار در سازمان را مشخص کند.
۱۳٫ زنجیره فرماندهی (scalar chain):
هنری فایول، زنجیره فرماندهی را خط انتقال دستورات از بالاترین سطح تا پایین ترین سطح در سازمان تعریف می کند. هنری فایول معتقد است زنجیره فرماندهی باید مشخص و واضح باشد.
۱۴٫ انصاف (equity):
هنری فایول معتقد بود رعایت اصل انصاف باعث تعلق خاطر و وفاداری پرسنل به سازمان می شود. به اعتقاد فایول، مدیر با برخوردی مهربانانه و عادلانه با زیرستان می تواند انصاف را بین کارکنان رعایت کند.