گوردن آلپورت و
تئوری خصیصه
گوردن آلپورت در سال ۱۸۹۷ در ایالت ایندیانا ایالات متحده آمریکا به دنیا آمد.
مادر گوردن آلپورت معلم و پدرش بازرگان بود که در اواخر عمر به پزشکی روی آورد.
برادر بزرگتر گوردن آلپورت یک روانشناس اجتماعی بود اکثر مواقع از گوردن آلپورت به عنوان آزمودنی استفاده می کرد.
گوردن آلپورت در سال ۱۹۱۵ برای تحصیل در رشته روانشناسی وارد دانشگاه هاروارد شد.
گوردن آلپورت بعد از فارغ التحصیلی از هاروارد؛ یک سال را در دانشکده رابرت کالج استانبول ترکیه گذراند و سپس دانشگاه هاروارد برای مقطع دکتری در رشته روانشناسی وی را بورسیه کرد.
گوردن آلپورت در راه برگشت به ایالات متحده آمریکا در وین اتریش توقفی داشت تا یکی از برادرانش را ببینند. او در این توقف فرصت را غنیمت شمرد و درخواستی برای ملاقات با زیگموند فروید به وی ارسال کرد و فروید این درخواست را پذیرفت. تجربه ملاقات با فروید باعث شد گوردن آلپورت به دنبال طرح مباحثی خلاف نظر فروید بیفتد.
گوردن آلپورت با تاکید فروید بر ضمیر ناخودآگاه، تفحص در قسمت تاریک شخصیت و نظریه سکسوالیته و انگیزه های ناهوشیار مخالف بود.
در واقع گوردن آلپورت در ملاقات با فروید، هول شده بود و اتفاقی مطالبی را بیان کرد که برخورد فروید حاکی از آن بود که این مطالب از ضمیر ناخودآگاه گوردن آلپورت نشات گرفته است به همین دلیل گوردن آلپورت از نظریات فروید دور شد و به دنبال ارائه نظریات بهتری برای شناخت شخصیت انسان افتاد.
گوردن آلپورت در سال ۱۹۲۲ مدرک دکتری خود را از هاروارد دریافت کرد. عنوان رساله وی “بررسی آزمایشی صفات شخصیت” بود.
گوردن آلپورت بعد از دریافت مدرک دکتری؛ دو سالی را در آلمان و انگلیس زیر نظر روانشناسان مشهور سپری کرد و سپس به عنوان مربی به هاروارد برگشت و ۴۰ سال بعد از آن را در هاروارد به تدریس و تحقیق مشغول بود.
گوردن آلپورت معتقد بود رفتار انسانی را به شیوه های دیگری به غیر از شیوه هایی که همکارانش بررسی می کردند می توان درک کرد. او در سال ۱۹۳۷ کتابی را با عنوان “شخصیت: تفسیری روانشناختی” نوشت که در آن به تئوری خود که در مورد خصوصیات شخصیت بود پرداخت. این کتاب توسط اکثر روانشناسان مورد استقبال قرار گرفت.
گوردن آلپورت در سال ۱۹۳۹ به عنوان رئیس انجمن روانشناسان ایالات متحده آمریکا برگزیده شد و در سال ۱۹۶۴ (در ۶۷ سالگی) جایزه نقش برجسته علمی را از این انجمن دریافت کرد.
خدمات گوردن آلپورت به هاروارد بسیار زیاد است. از همه آنها مهمتر این بود که وی جزء اولین طرفداران مطالعات چند رشته ای و جزء پیشقدمان در ایجاد دپارتمان روابط اجتماعی بود. این دپارتمان رشته های روانشناسی، جامعه شناسی، و انسان شناسی را با هم ترکیب می کرد.
افتخارات آکادمیک گوردن آلپورت بسیار زیادند. او استادی محبوب و مورد احترام همه بود.
گوردن آلپورت سرانجام در سال ۱۹۶۷ یک ماه قبل از ۷۰ سالگی در ماساچوست از دنیا رفت.
تئوری خصیصه:
گوردن آلپورت بجای ضمیر ناخودآگاه، بر ضمیر خودآگاه تاکید کرد.
گوردن آلپورت اعتقاد داشت شخصیت بیشتر بوسیله حال و آینده هدایت می شود تا بوسیله گذشته.
به نظر گوردن آلپورت شخصیت عبارت است از:
“شخصیت سازمان پویای درون فرد است که شامل نظام های روانی فیزیولوژیکی تعیین کننده رفتار و افکار ویژه می شود”
به نظر گوردن آلپورت؛ شخصیت محصول وراثت و محیط است که از تجربیات کودکی جدا شده است.
گوردن آلپورت معتقد بود که بخش هایی از خصوصیات شخصیت ما در سیستم عصبی مان قرار دارند و روزی دانشمندان، تکنولوژی پیشرفته ای را اختراع خواهند کرد که می تواند با بررسی ساختار عصبی مان این خصوصیات را شناسایی کنند.
به اعتقاد گوردن آلپورت؛ خصوصیات مشابه با عادت ها هستند ولی همچون آنها محدود نیستند.
گوردن آلپورت به اینکه افراد را بر اساس تعداد کمی از صفات دسته بندی کنیم معتقد نبود. او معتقد بود هر فردی بی همتاست و بوسیله صفات خاصی متمایز می شود.
گوردن آلپورت ۴۵۰۰ خصیصه انسانی را شناسایی کرد و آنها را در سه سطح سازماندهی کرد:
۱- صفت اعظم
Cardinal Trait
به نظر آلپورت در بعضی از مواقع یک خصیصه بر شخصیت فرد مسلط خواهد شد. این افراد که تعدادشان نادر است می توانند با یک خصیصه توصیف شوند. گوردن آلپورت این صفات را صفت اعظم نامید. اینها احساسات و وسواس حاکم مانند نیاز به پول، شهرت و غیره هستند.
۲- صفت مرکزی
Central Trait
اینها صفات کلی هستند که با درجات مختلف در هر فردی یافت می شوند. اینها بلوک های اساسی ساختمانی هستند که اکثر رفتارهای ما را شکل می دهند اگرچه به اندازه صفات مرکزی خسته کننده نیستند. یک نمونه از صفات مرکزی، صداقت است.
۳- صفت ثانویه
Secondary Trait
صفت ثانویه صفاتی هستند که فقط در موقعیت های خاصی دیده می شوند (مانند دوست داشتن یا تنفر که فقط دوستان نزدیک از آنها اطلاع دارند). برای اینکه تصویر کاملی از پیچیدگی انسان ارائه شود این خصایص نیز باید مورد بررسی قرار بگیرند.
گوردن آلپورت بین صفات مشترک (Common Traits) که قسمت هایی از شخصیت اکثر افراد یک فرهنگ هستند و گرایشات شخصی که صفات یگانه هر شخص هستند تمییز قایل شد.
به نظر گوردن آلپورت اگر ما قصد داریم شخصیت یک فرد را شناسایی کنیم استراتژی اول تعیین صفات مرکزی است. و سپس تعیین این که آن فرد در هر خصیصه در کجا قرار می گیرد.
به نظر گوردن آلپورت؛ صفات اعظم قدرتمند هستند، صفات مرکزی به اندازه صفات اعظم قدرتمند نیستند، و صفات ثانویه در مقایسه با صفات دیگر کمتر آشکار می شوند و ثبات کمتری دارند.
ژنوتیپها و فنوتیپها:
گوردن آلپورت این ایده را مطرح می کند که نیروهای درونی و بیرونی روی رفتار فرد تاثیر می گذارند. او این نیروها را ژنوتیپها و فنوتیپها نامید.
ژنوتیپها نیروهای درونی هستند که مربوط به چگونگی حفظ اطلاعات انسان و استفاده از آن برای تعامل با دنیای خارجی است.
فنوتیپها نیروهای بیرونی هستند، اینها مربوط به روشی است که فرد محیط خود می پذیرد و دیگران چگونه بر رفتارش تاثیر می گذارند.
این نیروها روش رفتار ما را بوجود می آورند و بستر شکل گیری صفات فرد می شوند.
به طور کلی گوردن آلپورت تصویری خوش بینانه از ماهیت انسان ارائه می دهد و بر بی همتایی فرد تاکید می کند.
به نظر گوردن آلپورت ما بوسیله رویدادهای کودکی برانگیخته نمی شویم. ما که کنترل هوشیاری بر زندگی خود داریم به صورت خلاق سبک زندگی مان را می سازیم و از طریق نیاز فطری به خود مختاری و فردیت رشد می کنیم.
به نظر گوردن آلپورت؛ هدف نهایی ما تجربه کردن افزایش تنش است که ما را وادار می کند رویدادها و چالش های جدید را جستجو کنیم.