گیلبرتها | حرکت سنجی
فرانک و لیلیان مولر گیلبرت زن و شوهری بودند که ۱۰ سال اختلاف سن داشتند، در ۲۰ سال زندگی مشترک صاحب ۱۲ فرزند شدند. فرانک گیلبرت از دوستان نزدیک فردریک تیلور و هنری گانت بود که طرفدار نظریه «مدیریت علمی» ارائه شده توسط تیلور بودند و از بزرگان و پیشگامان این جنبش محسوب می شدند. لیلیان گیلبرت نیز به واسه همسرش در این بحث وارد شد و در مدت ۲۰ سال زندگی مشترک با فرانک گیلبرت، مشاور و همکار علمی وی نیز محسوب می شد.
گیلبرتها نیز همان نظریه «مدیریت علمی» تیلور را بسط و توسعه دادند اما در مواردی با تیلور هم عقیده نبودند و همین باعث قطع روابط دوستی آنها شد. مهمترین اختلاف نظر گیلبرتها با نظریات فردریک تیلور در نظریه «مدیریت علمی»، استفاده از حرکت سنجی بجای زمان سنجی تیلور بود.
فرانک گیلبرت در سال ۱۸۶۸ در ایالت مین ایالات متحده آمریکا به دنیا آمد و ضمن اینکه به تحصیلات دانشگاهی پرداخت تجارب ارزشمندش را از کارگری و شاگرد بنایی شروع کرد و سپس سرکارگر شد و در ادامه تبدیل به یک بنگاه ساخت و ساز بزرگ شد. شرکت فرانک گیلبرت از پروژه های کوچک تا ساخت کامل یک شهر را انجام می داد به همین دلیل با مبانی مدیریت (کار با و بوسیله دیگران) خیلی ارتباط تنگاتنگی پیدا کرد.
فرانک گیلبرت همانند هنری گانت در جنگ جهانی اول در ارتش ایالات متحده آمریکا خدمت کرد.
فرانک گیلبرت در سال ۱۸۹۵ میلادی عضو انجمن معروف مهندسان مکانیک ایالات متحده آمریکا (ASME) شد جائیکه نهضت مدیریت علمی در آنجا شکل گرفت و به همه جهان صادر شد.
فرانک گیلبرت در سال ۱۹۰۳ کتاب «مدیریت کارگاه» فردریک تیلور را مطالعه کرد و خیلی شیفته آن شد و به همین دلیل با تیلور تماس گرفت و از وی دعوت به همکاری کرد و این دو به همراه دوست مشترکشان یعنی هنری گانت چندین سال دوست و همکار بودند.
فرانک گیلبرت در سال ۱۹۱۱ یکی از اعضای اصلی موسس انجمن ارتقای مدیریت علمی بود که بعد از مرگ فردریک تیلور به انجمن تیلور تغیر نام داد.
فردریک تیلور نظریات سختگیرانه ای داشت و به همین دلیل در اواخر دوران کوتاه حیات خود با هنری گانت و گیلبرتها قطع ارتباط کرد. به هر حال تیلور در سال ۱۹۱۵ درگذشت و هنری گانت نیز در سال ۱۹۱۹ درگذشت و فرانک گیلبرت به عنوان چهره برجسته جنبش مدیریت علمی باقی ماند.
به هر حال فرانک گیلبرت نیز در سال ۱۹۲۴ در ایالت نیوجرسی در سن ۵۶ سالگی بر اثر یک حمله قلبی به طور ناگهانی از دنیا رفت.
لیلیان مولر گیلبرت در سال ۱۸۷۸ در اوکلند کالیفرنیا به دنیا آمد و با استعدادی که داشت توانست به دانشگاه راه پیدا کند و مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد خود را رشته ادبیات انگلیسی در سالهای ۱۹۰۰ و ۱۹۰۳ از دانشگاه کالیفرنیا دریافت کند.
لیلیان گیلبرت در یک سفر کوتاه به شرق در سال ۱۹۰۴ با فرانک گیلبرت آشنا شد و بلافاصله با هم ازدواج کردند و طی مدت ۲۰ سال زندگی مشترک با فرانک گیلبرت تعداد ۱۲ فرزند به دنیا آورد. لیلیان گیلبرت بعد ازدواج با فرانک گیلبرت به علت حوزه مطالعات و کار همسرش، در مقطع دکتری در رشته روانشناسی ادامه تحصیل داد اما حوزه تحقیقش را روانشناسی مدیریت تعین کرد. لیلیان گیلبرت در سال ۱۹۱۴ کتابی تحت عنوان «روانشناسی مدیریت» تالیف و منتشر کرد که برگرفته از تز دکترایش بود. لیلیان گیلبرت از پیشگامان روانشناسی مدیریت محسوب می شود.
لیلیان گیلبرت در سال ۱۹۲۶ (دو سال بعد از مرگ فرانک گیلبرت) و در ۴۸ سالگی به عنوان اولین زن عضو انجمن مهندسان مکانیک ایالات متحده آمریکا شد و در سال ۱۹۳۵ به عنوان استاد به دانشگاه پردو ملحق شد.
زمانیکه فرانک گیلبرت درگذشت لیلیان گیلبرت ۴۶ ساله بود و بعد از مرگ فرانک به فعالیتهای علمی و مشاوره ای خود ادامه داد. لیلیان گیلبرت ۴۸ سال بعد از مرگ فرانک گیلبرت زنده ماند و به بسیاری از نقاط جهان برای سخنرانی سفر کرد، لیلیان گیلبرت مشاور بسیاری از رئیس جمهوران ایالات متحده آمریکا در آن زمان مثل هوور، روزولت، ترومن، آیزنهاور، کندی، و جانسون بود.
لیلیان گیلبرت تا ۸۰ سالگی به فعالیتهای علمی و مشاوره ای خود ادامه داد و نهایتاً در سال ۱۹۷۲ در سن ۹۴ سالگی در ایالت آریزونا ایالات متحده آمریکا از دنیا رفت.
گیلبرتها | حرکت سنجی
لیلیان و فرانک گیلبرت در سال ۱۹۱۲ «اصول مدیریت علمی» را منتشر کردند که باعث تاسف فردریک تیلور شد. گیلبرتها مدیریت علمی را بازتعرف کردند و بر حرکت سنجی بجای زمان سنجی تاکید کردند.
زمان سنجی به این سوال پاسخ می دهد که چه مقدار وقت باید برای انجام حد مشخصی از کار اختصاص یابد. فردریک تیلور بر همین اساس نظریه «پرداخت دستمزد بر اساس قطعه کاری» را ارائه کرده بود که از طرف کارگران مخالفان بسیاری داشت. تیلور برای تعین استاندارد میزان تولید از زمان سنجی بهره می برد و کارگر وقتی ۱۰۰% دستمزدش را دریافت می کرد که به سطح استاندارد تولید روزانه برسد و در صورت تولید بالاتر از حد استاندارد پاداش می گرفت.
حرکت سنجی عبارت است از تجزیه و تحلیل تمام حرکات مربوط به انجام کار. وقتی تمام حرکات تجزیه و تحلیل شود و جدولی از آن تنظیم گردد مشخص می شود که کدام حرکت غیر ضروری است و باید حذف شود. با حذف این حرکات غیر ضروری، بهترین روش تولید مشخص می شود.
در واقع گیلبرتها با این نظریه، طرف کارگران را گرفتند و مسولیت تولید را به گردن مدیریت انداختند. اصل موضوع این بود که لیلیان گیلبرت یک روانشناس بود و فشار و استرسی را که نظریه «پرداخت بر اساس قطعه کاری» تیلور روی کارگران می گذاشت را غیر انسانی می دانست و به همین خاطر فرانک گیلبرت را به سمت ارائه نظریه حرکت سنجی در مدیریت علمی ترغیب کرد.
فردریک تیلور خیلی تحت تاثیر نظریه حرکت سنجی گیلبرتها قرار نگرفت. در واقع تیلور به گانت و گیلبرتها انتقاد می کرد و می گفت شما خیلی ملاحظه کارانه به این مساله نگاه می کنید.
گیلبرتها ۵ سال بعد از مرگ فردریک تیلور و یک سال بعد از مرگ هنری گانت در سال ۱۹۲۰ با مقاله ای تحت عنوان «کیفرخواست مطالعه زمان با استفاده از کرنومتر» به زمان سنجی فردریک تیلور حمله کردند و آن را غیر اخلاقی، مضر و نادرست توصیف کردند.
گیلبرتها بیان کردند زمان سنجی متدلوژی آماری نامشخصی را برای رسیدن به زمانهای استاندارد به کار می گیرد و بخاطر عدم دقت و داده های بیهوده ای که ارائه می کند پرهزینه می باشد.
خستگی سنجی صنعتی در حرکت سنجی:
گیلبرتها به موضوع خستگی سنجی صنعتی در حرکت سنجی بودند. گیلبرتها با انتشار کتاب «مطالعه خستگی» در سال ۱۹۱۶ خستگی را به دو نوع تقسیم کردند:
- خستگی غیر ضروری: که ناشی از تلاش یا کاری است که نیازی به انجام ندارد
- خستگی ضروری: که ناشی از کاری است که به منظور انجام وظیفه باید انجام شود.
به نظر گیلبرتها، حرکت سنجی علمی و بکارگیری روشهای بهبود یافته، کلید به حداقل رساندن خستگی هستند.
متغیرهای اثر گذار بر میزان تولید:
گیلبرتها دریافته بودند که قدرت تولید یک کارگر به شخصیت او و محیط کار بستگی دارد. آنها ۱۵ ویژگی برای کارگر و ۱۹ متغیر برای محیط کار شناسایی کردند.
گیلبرتها همچنین ۱۳ متغیر حرکت را نیز شناسایی و به ثبت رساندند.