خط ورزش
تفکر خلاق
ضرورتاً لازم نیست نابغه به دنیا آمده باشیم تا به صورت خلاق، فکر کنیم. در رشته روانشناسی، در آگوست ۲۰۰۷،پروفسور مارتیندال، اسکن مغز تعدادی نویسنده خلاق را مورد مطالعه قرار داد، و گزارش کرد خلاقانه ترین نوشته ها از آن افرادی بود که می توانستند با اراده خودشان، فعالیت مغزشان را از قسمت قشر حسی جداری عقب مخ به قسمت های جلوی قشر مخ مغزشان انتقال دهند. اگرچه این درست بود که قسمت های سمت راست مغزشان به نسبت قسمت های سمت چپ مغزشان فعالیت بیشتری داشت. افسانه ای که بیان می کند افراد خلاق، کسانی هستند که به طور طبیعی و ذاتاً سمت راست مغزشان قوی عمل می کند اشتباه است. شما می توانید مغز خود را آموزش دهید تا فعالیت قسمت های سمت راست و جلوی آن را بیشتر کند و به صورت خلاقانه فکر کنید.
خط ورزش
موانع رایج در تفکر خلاق:
- مخالفت با ریسک
- ناتوانی در رسیدن به آرامش
- وسواس داشتن در آرایش و نظم
- بدبینی رایج
- تمایل به عیب جویی کردن (غرغرو بودن)
- اعمال کنترل زیاد بر فرد
- تمایل به قاضی بودن و رای دادن
- ترس از خیالپردازی و خیال باطل کردن
- نیاز فراوان به موفقیت فوری
- ترس از قصور کردن و اشتباه کردن
- ظرفیت محدود برای اینکه خشنودی را به تاخیر بیندازیم
- ناتوانی در تحمل ابهام و شرایط نامعین
- واقع گرا بودن شدید و به هیچ عنوان فانتزی نبودن
- عدم تمایل به اجرای فرضیه و حدس و گمان
- تمایل طبیعی به اینکه “آرامش داشته باشیم و بوسیله چالش، هیجان را بالا نبریم”.
خط ورزش
۲۰ روش های توسعه خلاقیت :
- فراموش نکنید
همیشه یک دستگاه ضبط صوت جیبی یا یک دفترچه یادداشت و قلم همراه خود داشته باشید.
- یک جابجایی همراه با یک دید جدید
هر چند وقت یکبار صندلی، میز، اتاق، خانه یا کشور محل سکونت خودتان – یا هرچیزی که یک منظره جدید برای شما ایجاد می کند- را عوض کنید.
- تاریخ و زمانی برای تفکر خلاق تعیین کنید
جولیا کامرون، پیشنهاد می کند در هفته یکبار تاریخی را برای تفکر خلاق تعیین کنید. با خود قرار بگذارید که هفته ای یکبار حداقل دو ساعت در یک کتابفروشی، فروشگاه هنری، مغازه پارچه فروشی، در یک گالری، کافه یا چایخانه ؛ دو ساعت با یک دفتر یادداشت تنها باشید.
- کرم خلاق را بگیرید (قبل اینکه برگردد)
آدم سحرخیز می تواند کرم خلاق را بدست آورد. اگر خیال دارید نویسنده باشید، مستقیماً از رختخواب بلند شوید (بعضی نویسندگان حتی لامپ را هم روشن نمی کنند) و به صورت تفصیلی و با توضیحات زیاد بنویسید، چند خط درمیان بنویسید. چندین بار ویرایش کنید و این کار را ادامه دهید تا زمانیکه دیگر چیز پنهانی باقی نماند. مجدداً به تفصیل بنویسید ۳۰ دقیقه یا حداکثر یک ساعت به این کار اختصاص دهید. سپس کار را متوقف کنید و دندان ها را تمیز کنید. به طور شگفت آوری تعیین ضرب العجل در صبح، برای انجام کار، به خلاقیت کمک می کند. احتمالاً این کار اضطراب کافی برای تیزتر شدن ذهنی که در حال بیدارشدن است را فرآهم می کند. اگر شما درحال نوشتن مطلب غیر خیالی، یا طراحی یک محصول یا مبارزه انتخاباتی هستید، روال کار شما متفاوت خواهد بود. شما به مقدار زیادی نور نیاز دارید تا غده صنوبری شما را خاموش کند. در حالی که دندانهایتان را با خمیر دندان نعنایی مسواک می زنید حرکت دستانتان به شکلی غیر معمولی باشد. سرتان را با دو دست بگیرید و تمرین چرخش چشم ها را انجام دهید و سپس با ۶۰ ثانیه مالش دست به این کار پایان دهید. این کار اکسیژن کافی برای طلوع ناگهانی در سیستم عصبی را فراهم می کند.
- قوه خلاق خود را تحریک کنید
تفکر خلاق مستلزم تغییر جهت های تعمدی است. گاهی اوقات تغییر جهت های تعمدی به شما کمک می کند تا قوه خلاق خود را نسبت به دیگران (یا نسبت به خودتان) تحریک کنید. ویکتور هوگو قوه خلاق خودش را بوسیله درآوردن همه لباس هایش تحریک می کرد. الکساندر دوماس هر روز ۷صبح یک سیب زیر “آرک د تریومفه” می خورد و سپس برای یک ساعت در کافه کنار خیابان مشغول نوشتن می شد. مارک توئین روی کف زمین دراز می کشید. همینگ وی قلم ها را می تراشید. هوکسلی قلم به دهان می نوشت.
- پیاده روی طولانی
شبیه ویلیام ووردسورس، قبل از کار کردن، به پیاده روی بروید! پرفسور کلایتون روزی ۲۰ دقیقه پیاده روی را توصیه می کند. در بررسی تاریخ پیاده روی طولانی می بینیم که ساکنین اولیه به تورهای پیاده روی می رفتند، آمریکائیهای هندی تبار به جستجوهای بصری می رفتند، مسیحیان به زیارت عتبات مقدس می رفتند، مسلمانان به حج می رفتند. همه در جستجوی الهام هستند.
- کاراگاه خصوصی شوید
در مرحله غوطه وری کامل، ممکن است لازم باشد تبدیل به یک کارآگاه خصوصی شوید. چه سبکی از کارآگاه مخفی خواهید شد؟ هرکول پوآرول همه واقعیت ها را جمع می کرد سپس می نشست و درباره آنها فکر می کرد. خانم مارپل اغلب فقط از پشت پوشش توری خود به دنیا نگاه می کرد: او یک چشم بزرگ برای جزئیات دارد – او هیچ چیز را از قلم نمی اندازد. کلمبو انگار لال است ولی سوالات خوبی می پرسد. شرلوک هولمس فکر می کند…
- تعیین محدودیت زمانی
به طرز شگفت آوری، ضرب العجل های سفت و سخت، اغلب باعث راه حل های خلاقانه ای می شود بویژه در ۱۰ دقیقه آخر. ضرب العجل تعیین کنید آن را جدی بگیرید.
- انبار کردن بهترین ها (کنار گذاشتن بهترین گزینه های سابق)
تشویق به “انبار کردن بهترین ها” باعث شناسایی خلاقیت های جدیدی می شود که پیش از این اجازه بروز آنها را در خود نداده بودید- زمانیکه خیلی به قسمت های خوب کار خود چسبیده باشید برای فضا دادن به ایده های جدید دچار تردید می شوید.
- ابتدا خبرهای خوب
قبل از اینکه دیگران درباره کار شما نظر بدهند سبک خلاق خود را بشناسید. مشکلات افزایش می یابند بویژه اگر سبک خلاق شما “N” باشد یعنی نیازمند. شما به تایید، تحسین، توجه و تمجید دیگران نیاز دارید، بنابراین همیشه:
- بگویید: “اوکی، ابتدا به من خبرهای خوب را بگویید” و
- بپرسید “شما چه چیز کار من را دوست دارید؟”، سپس بپرسید
- “شما متوجه چه چیز جالبی در مورد کار من شدید؟”،
- “چه قسمت هایی از کار من پتانسیل این را دارند که بهتر شوند؟”،
- “دوست دارید کدام قسمت کار من کمتر دیده شود؟”،
- (خود را محکم و استوار نگه دارید) و نهایتاً،
- “شما دوست دارید چه چیزهایی را بیشتر در کار من ببینید؟”،
- “بهترین چیزی که شما در کار من از آن خوشتان آمد چیست؟”
با خبرهای خوب شروع کنید و با خبرهای خوب نیز تمام کنید.
- دخترها و پسرها بیرون بیایید تا بازی کنید
در روزی که به خلاقیت نیاز دارید، به زندگی همچون یک بازی فکر کنید (حتی اگر شما قوانین این بازی را نمی دانید). یک تغییر مکان بازیگوشانه ای را در جلسات دنبال کنید و دیگران را نیز به این کار تشویق کنید. از دادن یادداشت هایی شبیه این جملات صرفنظر کنید:
- “شوخی بیجا نکن”، (بپرهیزید)
- ” لوس نباش” (بپرهیزید) یا
- “بچگانه رفتار نکن” (بپرهیزید)
بعنوان یک کودک، شاید شما هم مشکلی برای فکرکردن به صورت خلاق نداشته باشید.
- ایجاد موج مغزی
قبل از وظیفه ای که مستلزم تفکر خلاق است، تمرینات شل کردن عضلات و تمدد اعصاب را انجام دهید. این تمرینات فعالیت الکتریکی در مغز شما را کاهش می دهد و اصطلاحاً موج های مغزی بزرگتری تولید می کنند. تمرینات تنفس عمیق را به آن اضافه کنید که شامل تجسم منظره ها، رنگ ها، داستانها یا یادبودهای خوب می شود.
- دست به دست کردن
به منظور اینکه از هشت نفر به ۸۰ ایده برسید، به هریک از آنها یک کاغذ خالی بدهید و از آنها بخواهید بدون صحبت با دیگری و به تنهایی، سه ایده یادداشت کنند. سپس هر نفر کاغذ خود را به نفر سمت راست خود بدهد. هر شخص ایده های نوشته شده روی کاغذ را بخواند و جلوی آنها یک ایده دیگر اضافه کند و سپس کاغذ را به نفر سمت راست خود بدهد و این کار را ادامه دهید تا به ۸۰ ایده برسید.
- عاشقم باش، عاشق سگم باش
اگر شما گیر افتاده اید، سعی کنید از تمثیل و استعاره ها استفاده کنید تا به شما کمک کنند رها شوید. از خودتان بپرسید چه ارتباطی بین این وضعیت با مشکلات پیش روی یک حیوان خاص از قبیل یک سگ، یک جغد، یک فیل و غیره وجود دارد. وضعیت را با استفاده از یک استعاره با یک دستگاه فتوکپی، یادگیری رانندگی، یا پختن غذا مقایسه کنید.
- مسافرت و گفتگو با اهل دانش
هرگز گفتگو با افرادیکه در یک چیزی متخصص هستند را از دست ندهید. سعی کنید تعطیلات خود را در فرهنگ های مختلف سپری کنید.
- سورپرایز کنید ، سورپرایز کنید
اگر در جستجوی الهام گرفتن از یک گروه از افراد هستید، برخی کارهای غیر منتظره انجام دهید. آنها را در یک پارک سرگرمی، یک باغ وحش، یا یک ساحل ملاقات کنید، و سپس آنها را در موقعیتی قرار دهید که دوست دارید و از آنها بخواهید که به طور خلاقانه درباره چیزی که شما مدنظرتان است فکر کنند. سپس با آنها چرخی بزنید، فوتبال پنج نفره بازی کنید یا به بولینگ بروید. ایده های بسیاری را جمع کنید آنها را ثبت کنید در حد امکان با افراد قاطی شوید اما روی هیچ یک از ایده ها نظر ندهید حتی نظر مثبت. در این مرحله، کمیت ایده ها از کیفیت ایده ها خیلی مهمتر است.
- توده سازی کنید فایل بندی نکنید
توده کنید فایل بندی نکنید. اگر شما اطلاعات را درون فایل های های مختلف در کشوهای فایل بگذارید، حتی بدتر اینکه آنها را در کادرهایی قرار دهید، به سرعت آنها را فراموش خواهید کرد و قادر نخواهید بود آن اطلاعات را با اطلاعات دیگری از آن قبیل در کنار یک توده ترکیب کنید! با توده سازی، ترجیحاً در یک سطح افقی شبیه یک جدول بزرگ، شما در حال ایجاد یک نقشه سه بعدی از اطلاعاتی هستید که ممکن است مرتبط با پروژه خلاق بعدی شما باشند. هر نوع قوه خلاق و ارتباطات خلاقی که می توانید از اطلاعات در توده های در حال رقابت، استخراج کنید، و سپس آنها را به یک جدول خالی بزرگ در جایی دیگر انتقال دهید که می توانید درآن بنویسید، نقاشی کنید، بسازید و طراحی کنید. غوطه ور شدن در توده ایده ها؛ خیلی خوب و پر منفعت است، اما محتملتر این است که بصیرت و الهام درون یک فضای خالی ناگهان جرقه ای می زند… آها!
- با خودتان حرف بزنید –کلاه تفکر خود را بر سرتان بگذارید
در یک وضعیت بهتر، چشم اندازهای بهتری خواهید داشت. این کار همچنین مطمئن ترین روش برای بررسی منطقی بودن برنامه های اجرایی شماست. اگر افراد مایل نیستند به شما گوش دهند، حتی با شما صحبت هم نمی کنند، شما همیشه می توانید با خودتان صحبت کنید. ادوارد د بونو روشهای خوبی برای هماهنگی یک دیالوگ داخلی (صحبت با خود) بین جنبه های مختلف خودتان دارد. به نوبه خود سعی کنید تا :
- خوش بین باشید (چه چیزهای خوبی در این رابطه وجود دارد؟)
- رویاننده باشید (ما می توانیم این کار را از طریق … گسترش بدهیم)
- کاردینال باشید (از لحاظ اخلاقی، لازم است ما دغدغه های … داشته باشیم)
- بدبین باشید (مشکلات ممکن است … باشد)
- منطقی باشید (اجازه دهید بررسی کنیم که اگر ضرورتاً این کار را دنبال کنیم آن …)
- واقعیت بین باشید (ما چه می دانیم و چطور می توانیم بفهمیم …)
- هیجانی باشید (این …. هیجان انگیز، پر حرارت، ترسناک است)
- استفاده از موزیک
اگر می توانید همراه با موزیک فکر کنید، سعی کنید بفهمید کدام موزیک بیشتر به خلاقانه فکر کردن شما کمک می کند.
- جنون در شیوه
راه حل های خلاق گاهی اوقات می توانند بوسیله تکنیک های قرضی پیدا شوند. نقش ها و اهداف کلیدی را در لیستی وارد کنید. هر یک از نقش ها و اهداف کلیدی را یکی یکی به داخل لیست بکشید. تصور کنید در هر نقشی شما چه احساسی خواهید داشت و به چه چیزی فکر خواهید کرد. اگر شما همسر دارید می توانید این کار را به همراه او انجام دهید. از او بخواهید تا با شما درباره تجربه تان در تجسم هر یک از نقش ها، مصاحبه کند.
خط ورزش
خلاقیت – در نقش یک فرد شوخ
شوخ مزاج بودن یا لذت بردن از شوخی، زمینه را برای مغز شما مهیا می سازد تا همچنانکه منظره جدید و غیر منتظره ای را می بینید، تبادلات ناگهانی ذهنی، با یک “آها !” ناگهانی، اتفاق بیافتد. شوخ مزاجی باعث می شود تحمل شما در شرایط غافلگیری افزایش یابد. اثرات جانبی بلند بلند خندیدن – ریلکسیشن و حواسپرتی – کمک می کنند تا فرکانس بالای الگوی موج مغز شما آهسته تر شود، موج های آلفای طولانی تری که همبستگی قوی ای با تفکر خلاق و ابتکار دارند. هیچ کسی ذاتاً شوخ مزاج نیست، اما شما می توانید قاطی شدن با افراد شوخ مزاج را انتخاب کنید. آنها انرژی ذهنی و شاید خلاقیت شما را افزایش خواهند داد. بچه ها به طور میانگین ۴۵۰ بار در روز می خندند (افراد بالغ ۱۵ بار در روز).
خط ورزش
مکان های آفریننده: جایی برای من
وینیکات کشف کرد که تفکر خلاق به احتمال زیاد در مکانهایی رُخ می دهد که اقتدار فرد زیر سوال می رود و خِرَد درک شده فرد به چالش کشیده می شود، جاییکه افراد تشویق می شوند تا جوک بگویند و بازیگوش باشند. کانتر بحث “خلق منطقه های بازی مستقل” را مطرح کرد. او رابطه نزدیکی بین شوخ مزاجی، بازیگوشی و خلاقیت شناسایی کرد. هارست گزارش کرد زمانیکه آدمها می خندند، احساس راحتی می کنند و به افراد دوروبرشان اعتماد دارند احتمال بیشتری دارد تا ایده های جدید خلق کنند.
خط ورزش
تکنیک هایی برای کمک به خلاقیت
هر کسی می تواند یاد بگیرد که به صورت خلاقانه فکر کند. تغییر سریع، نیاز به خلاقیت و نوآوری را اجباری کرده است. شرایط مشخصی به تفکر خلاق کمک می کنند.
خط ورزش
ایده های خارق العاده در کار – سه شرایط لازم برای خلاقیت
- اقلام لازم به تعداد فراوان برای نوشتن، نقاشی کردن و به نمایش درآوردن را فرآهم کنید. ایده هایی که ثبت نشوند فراموش خواهند شد.
- در زمان تلاطم مدیران اداری را کم کنید نه افراد خلاق را.
- محدودیت های زمانی جدی وضع کنید (ضرب العجل ها کمک می کنند تا از توضیحات اضافی جلوگیری شود) و ارزیابی های پیش از موعد را غدغن کنید.
خط ورزش
سه تکنیک برای تمرین
- لیست کردن ویژگی ها؛ این یک روش خیلی ساده است و از آن برای توسعه خدمات و محصولات موجود استفاده می شود:
- ویژگی های اصلی یک محصول یا خدمت را شناسایی و انتخاب کنید.
- تغییرات زیاد در هر ویژگی را در حد امکان پیشنهاد دهید. هرگونه ترکیبی از تغییرات یک پتانسیل برای محصول یا خدمت جدید خلق می کند.
- همه ترکیب ها را لیست کنید. آنها را بعداً ارزیابی کنید.
به عنوان یک مثال، فرض کنید که شما به عنوان یک مشاور به استخدام یک کمپانی نوآور در جشن های کریسمس درآمده اید و از شما خواسته شده ایده های جدید برای بالن بدهید. بعد از گفتگو با کمپانی، شما مشخص می کنید که ویژگی های اصلی بالن های جدید: رنگ، اندازه، شکل، قیمت و دوام هستند. با استفاده از روش توضیح داده شده :
-
- ویژگی های اصلی: ما می توانیم ویژگی های اندازه، شکل، قیمت، دوام را داشته باشیم.
- تغییرات ممکن: ما می توانیم داشته باشیم:
- رنگ ها: قرمز، ارغوانی، خال خالی و غیره؛
- اندازه: ۱سانتی متر، ۱متر، ۳متر؛
- شکل: موزی، ستاره ای؛
- قیمت: ۱۰p, £۱, £۲۵,؛
- داوم: پنج دقیقه ای، یک سال، ۱۰ سال گارانتی.
- ترکیب های ممکن: ما می توانیم یک بالن موزی شکل خال خالی با قیمت £۲۵ و گارانتی ۱۰ سال داشته باشیم.
- طوفان مغزی
مهم است که در مواجه با مشکلات “چطور عمل می کنیم”، جاییکه یک جهت یا ایده جدید مورد نیاز است. فرآیند طوفان مغزی شامل تعریف مساله یا فرصت و سپس خلق ایده های بسیار در حد ممکن، در یک زمان محدود، ترجیحاً بااستفاده از یک جمع ۶ تا ۱۰ نفره است. هر ایده ای ثیت می شود و دیگران می توانند آن ایده را ببینند. معمولاً فلیپ چارت ها در این جلسات مورد استفاده قرار می گیرند. معمولاً بعضی افراد یک یادداشت از همه پیشنهادات برمی دارند و ایده ها را تغذیه می کنند. از فرد ایده دهنده باید تشکر کرد تا به ایده دادن ادامه دهد. ایده های مسخره مورد تشویق قرار می گیرند ضمن اینکه بامزه نیز هستند. ممکن است این قبیل ایده ها برنامه ریزی شده باشند تا حاضرین در جلسه در یک جو راحت قرار بگیرند. منفی گرایی، واقعیت گرایی، شکاکیت، و بویژه فلسفه بدبینی (مکتب کلبیون) در این جلسات نباید وجود داشته باشد و در صورت مشاهده، باید توسط شخص تسهیل کننده جلسه طوفان مغزی سریعاً سرکوب شود. مکث هایی که در جلسه ایجاد می شود با بازخوانی ایده هایی که قبلاً روی فلیپ چارتها ثبت شده است پر می شود. فلیپ چارتها باید دورتادور اتاق به نمایش درآورده شده باشند. ایده ها باید بعداً در لیست های کوتاه قرار گرفته و مورد ارزیابی قرار گیرند. طوفان مغزی بهتر از کاری انجام ندادن است، اما روش بهتر این است که رهبر با هر فرد صحبت کند و سپس آنها به گروههای دو نفره تقسیم شوند و بعد ایده های هر دونفر با سایرین به اشتراک گذاشته شود.
- روابط اجباری بین ایده ها
این کار بر اساس برقراری روابط جدید بین ایده ها یا موضوعات غیر مرتبط با هم است. کاربردهای جدید در پی خدمات و محصولات موجود. یک موضوع ثابت است و موضوعات دیگر اتفاقی انتخاب می شوند. در آن هنگام شما مجبورید در حد امکان روش های بسیاری پیدا کنید که موضوع ثابت را به یک انتخاب اتفاقی ربط می دهد. به عنوان مثال فرض کنید شما مدیر یک گروه جراحی با شش دکتر هستید. کاهش تعداد بیماران در لیست جراحی آینده کاری شما را در خطر می اندازد. نیروی کار شما در حد بالایی ماهر و منعطف است. از شما خواسته شده تا ایده های جدیدی برای متنوع سازی خدمات ارائه کنید. در ابتدا شما لیست الف را با استفاده از طوفان مغزی بدست می آورید – یک لیست از همه کارهایی که کارمندان شما می توانند انجام دهند، برای مثال:
الف – خدمات ممکن
الف۱: تشخیص پزشکی
الف۲: جراحی فرعی (رشته فرعی)
الف۳: آموزش سلامتی
الف۴: تست های خون
الف۵: شستشوی رختخوابی و غیره
لیست ها را پاره و تبدیل به نوارهای باریکی کنید و آنها را در یک کلاه قرار دهید. سپس لیست ب را با استفاده از جلسه طوفان مغزی بدست آورید – یک لیست از حوزه های محتملی که شما می توانید به آنها خدمات ارائه کنید، برای مثال:
ب – حوزه های محتمل
ب۱: مدارس
ب۲: منازل
ب۳: کمپانی های بیمه
ب۴: باشگاههای فوتبال
ب۵: سوپرمارکت ها
ب۶: داروخانه ها
ب۷: موسسات خیریه
دوباره این لیست را پاره کنید و به نوارهای باریک تبدیل کنید و آنها را در یک کلاه دیگر قرار بدهید. سپس شما یک نوار را از هر کلاه برمی دارید و ۵دقیقه فرصت دارید تا در حد امکان استفاده های زیادی را برای خدمات انتخاب شده از لیست الف ؛ برای مثال تشخیص پزشکی؛ در حوزه انتخابی از لیست ب یادداشت کنید.